البته خصوصیسازی صنعت نفت بهدلیل اهمیت این صنعت و درآمدهایی که این بخش حاصل میکند اهمیت فراوانی دارد. سودآوری صنعت نفت حساسیتها در مورد واگذاری این بخش را افزایش داده است.در برخی زیرمجموعههای این صنعت حتی جایگزین و یا رقیبی قابل تصور نیست و این شرایط که ناشی از انحصار طولانی در این بخش است خصوصیسازی را دشوار کرده است.
در واقع بخش دولتی علاقهای ندارد برای خود در بازار رقیب ایجاد کند.عدمتمایل دولتیها به همراه کاهش تمایل خارجیها که بهترین عامل برای ایجاد رقابت در بازار با شرکتهای دولتی محسوب میشود،مشکلات اجرای سیاستهای خصوصیسازی را بیشتر کرده است.
این دشواری در برخی بخشهای صنعت نفت بهدلیل ضرورت توجه به بازارهای بینالمللی و شرکتهای خارجی دشوارتر نیز هست. در واقع برخی شرکتها از جمله شرکت پتروشیمی در ایران با رقیبهای خارجی مواجه هستند و این مسئله تصمیمگیری در مورد نحوه خصوصیسازی آن را دشوارتر میکند.
این مسئله که شرکتهای تحت پوشش این شرکت جداگانه واگذار شوند و با تولید حجم اندکی از نیاز بازار با شرکتهای بزرگ خارجی رقابت کنند میتواند به زیان این شرکتها باشد.این روند با نهایی نشدن اساسنامههای شرکتهای تحت پوشش وزارت نفت شرایط را پیچیدهتر کرده است. مدتهاست که روند تصویب اساسنامههای جدید شرکتهای مهم زیر مجموعه وزارت نفت در دولت متوقف شده و هنوز مشخص نیست که این شرکتها چه سرنوشتی خواهند داشت. متأسفانه در مجلس نیز هیچ پیگیری نشده و آینده این صنعت در تاریکی و پیچیدگی بیشتری قرار گرفته است.
اینکه بخش انرژی ایران بهعنوان مهمترین بخش اقتصاد کشور در چه جهتی حرکت میکند و به چه سرنوشتی دچار میشود به یک معما تبدیل شده است. این معما به همراه پیچیدگیهای اجرای طرحها در این بخش که با کمبود منابع مالی و دشواریهای تأمین لوازم و قطعات مواجه است آینده این بخش را برای ناظران مبهمتر کرده است.در چنین شرایطی است که یک مقام مسئول در شرکت ملی گاز از بررسی مجدد طرح واگذاری این شرکت به بخش خصوصی خبرداده است.
جواد اوجی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، به شانا گفته که عملکرد این شرکت در آینده در گرو نحوه خصوصیسازی آن است.وی گفته برای شروع واگذاریها منتظر نتایج مطالعات کارشناسی هستیم تا پس از بازنگری در سال آینده آن را اجرایی کنیم.شرکت ملی گاز ایران شامل 44 شرکت است که 8 پالایشگاه گاز، 30شرکت گاز استانی، شرکت انتقال گاز و 5 شرکت خدماتی، مهندسی و بازرگانی از زیرمجموعههای آن هستند.
یکی از موانع و معضلات خصوصیسازی در ایران واقعی نبودن قیمت خدمات در بخشهایی از جمله شرکت ملی گاز است.در حال حاضر ارزش خدمات این شرکت با قیمتهای برآوردی و پیشبینیهای غیرمشخص محاسبه میشود و در عین حال چون شرکتهای رقیب نیز وجود ندارد نمیتوان به یک بازار با ثبات در این بخش برای تأمین خدمات متکی بود.
درصورتی که قیمت کنونی گاز واقعی و شرکت ملی گاز نیز از وضعیت دولتی خارج شود، پیشبینی میشود نسبت سود به سرمایهگذاری یاد شده 10برابر و سود شرکت ملی گاز ایران با نرخ 17درصد (نرخ بازده دارایی) 50هزار میلیارد ریال شود؛ به عبارت دیگر نسبت سود به سرمایهگذاری در این شرکت به 71صدم میرسد و به ازای هر دلار سرمایهگذاری 70سنت سود دریافت میشود.
رئیسی تصریح کرده بود: اگر فکر کنیم که 5درصد سهام شرکت ملی گاز ایران به کارکنان و 15 درصد سهام نیز به مشترکان خانگی واگذار شود، مصرف بهینه گاز برای سودآوری بیشتر شرکت و افزایش سهم صادرات تحقق خواهد یافت و سهم قابل ملاحظهای از بازار جهانی گاز را در اختیار خواهیم گرفت.